۱۳۹۹ بهمن ۲۱, سه‌شنبه

خلاصه ای از کارنامه خامنه ای دیکتاتور- دزدعرب زاده

 caf56398e5a34dc1ebfbac1fc2cada43_XLkhamnei1

422_00
191
1338814889829254_large
معتاد3
khameneE ba sigar
fkux6e
33lz2o9
18475414056024760316

دو دهه ای را که خامنه ای دیکتاتور رهبر جمهوری اسلامی شده، باید سال های فقر و فساد و تبعیض و اختلاس و بی قانونی نامگذاری کرد. رهبری خامنه ای دیکتاتور با ترور بزرگ “میکونوس” در خارج کشور آغاز شد، با توطئه به دره انداختن اتوبوس هنرمندان ادامه پیدا کرد، قتل های زنجیره ای سازمان یافت. کار به حمله به خوابگاه دانشجویان و کشتن و از بالای ساختمان به پایین پرتاب کردن آنان کشید و سرانجام نیز با کودتا 22 خرداد علیه رای مردم و به خیابان کشاندن چماقداران و پاسداران و بسیج  ادامه یافت.

در عرصه اقتصادی نیز رهبری خامنه ای دیکتاتوربه وسیع ترین و گسترده ترین فسادها و دزدی ها انجامید. شریک کردن سپاه و فرماندهان آن در امور اقتصادی و غارت ثروت ملی، راه اندازی اسکله های قاچاق، جنگ بر سر خصوصی سازی ها و تکه تکه کردن صنایع و تقسیم غنایم، تکیه به حزب موتلفه و سپردن امور صادرات و واردات کشور بدست این حزب، اختلاس 123 میلیارد تومانی که سرانجام آن به اختلاس 3000 میلیارد تومان کشید. از دوران روی کار آمدن احمدی نژاد اوضاع صد برابر بدتر شد و هرچه در دوران محمد خاتمی رشته شده بود پنبه شد. امروز کار به جایی رسیده که خود حکومتیان همدیگر را دزد و مختلس معرفی می کنند. از صادق محصولی و مشایی و بقایی گرفته تا جهرمی و بهمنی و رحیمی و نمایندگان مجلس و همه و همه هم در حکومت اند و زیر سایه خامنه ای دیکتاتور و هم پرونده اختلاس و دزدی و سواستفاده دارند که این پرونده ها هم دست خامنه ای دیکتاتور است تا اگر یکی از آنها خواست نافرمانی کند به حسابش رسیدگی شود.

چرا چنین شد؟ چرا به دره انداختن اتوبوس یا قتل چند زنجیره ای چند تن جایش را در دوران خامنه ای دیکتاتور به کودتای همه جانبه علیه رای ملیون ها مردم داد؟ چرا فساد اقتصادی از اختلاس 123 میلیارد تومانی به 3000 میلیارد تومانی کشیده شد؟ دلیل همه اینها را باید در نبود حکومت قانون، خودکامگی و خودرایی خامنه ای دیکتاتور در این سال ها، نبودن مطبوعات و رسانه‌های آزاد و مستقل، سرکوب احزاب و بالاخر فریبکاری و دروغگویی رهبر دانست.

در دوران رهبری خامنه ای دیکتاتور جنایات و فساد بی شماری رخ داد که ملت از آن بی خبرند. ولی هربار که حادثه ای رخ داده که مردم خبردار شده اند خامنه ای دیکتاتور فورا به میدان آمده و بقول خودش دستور رسیدگی و برخورد داده است. در جنایت کوی دانشگاه در سال 1378 اول مدعی شد که قلبش به درد آمده و به آن رسیدگی خواهد شد ولی کار دست آخر به محکوم کردن دانشجویان و تبرئه همه متهمان و محاکمه یک تن به جرم دزدین ریش تراش ختم شد.

در جریان قتل های زنجیره ای قاتلان را از وزارت اطلاعات بیرون کشید و آنها را به اطلاعات بیت رهبری منتقل کرد. در پرونده اختلاس 123 میلیادر تومانی، محسن رفیق دوست را از رییس بنیاد مستضعفان کنار گذاشت و یک مقام دیگر به او داد. آخرین نمونه فاجعه کهریزک بود که اول با چشمان اشکبار، در برابر پدر روح الامینی که از مریدان خود وی بود، مدعی شد که به آن “قاطعانه”‌ رسیدگی خواهد شد و این روزها خبر تبرئه سعید مرتضوی متهم اول آن پرونده منتشر شد.

در دوران رهبری خامنه ای دیکتاتور آنجا که پای دزدها و قاتلان حکومتی در میان بود هیچ پرونده‌ای به نتیجه نرسید. اما هرجا پای مخالفان و منتقدان او در میان بود ناگهان همه دستگاه‌ها به کار افتاد و بسیج شد. کرباسچی را به جرم حمایت از محمد خاتمی ولی به اتهام اینکه به مدیران خود تخفیف داده است به محاکمه کشد و 5 سال زندانش کرد و سپس نوبت به عبدالله نوری و دیگران رسید. همین امروز امثال موسوی و کروبی در حصر خانگی هستند که از زندان صدبار بدتر و شکنجه آورتر است، یا این همه اعضای جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب و دفتر تحکیم که در زندان هستند ولی قاضی مرتضوی خالق جنایت های کهریزک راست راست می گردد و نه حبس خانگی می شود و نه به زندان می رود.

اگر از قتل چند تن در دهه اول رهبری خامنه ای دیکتاتور رسیدیم به کودتا و سرکوب هزاران هزار تن در دهه دوم، اگر از اختلاس 123 میلیاردی رسیدیم به بعد 3000 میلیارد تومانی در دهه دوم، اگر از آفتابه دزدی این یا آن بسیجی رسیدیم به جایی که امروز بسیج شده مرکز اوباش و به جان مردم افتاده و نه تنها دزد مال بلکه متجاوز به جان و ناموس آنها شده،  همه  از آنروست که هرچه فاسد و قاتل و جانی و مختلس و خلافکار و دزد است در زیر سایه خامنه ای دیکتاتور و زیر پرچم ولایت مطلقه ایشان احساس امنیت کامل می کند. خامنه ای دیکتاتور امنیت یک ملت و یک کشور را برباد داده تا امنیت یک مشت جانی و مختلس و خلافکار را که شریک رهبری او هستند حفظ کند.

123
تو ای اهریمن، ای ضحاک دوران، پیر خون آشام
چه اندیشه به سر داری؟
چه میخواهی ز جان مردمان من؟
چه میخواهی ز ایرانم؟
چنین پندار می داری که عمر جاودان داری؟
تو انسانی؟
تو بوئی از شرافت برده ای حیوان؟
به آن لحظه که سرب داغ بر گلوئی میشود مهمان
به آه و شیون مادر، به بغض یک پدر در سوگ فرزندش
به اشک چشم یک کودک که «بابا» یخ زده بر روی لبهایش
چه پاسخ داری ای حیوان؟
زمان اندکی باقی است
نفس های گند و چرکینت رو به پایان است
تو خواهی مرد و ایران زنده خواهد شد
ترانه ساز خواهد ساخت
ترانه خوان خواهد خواند؛
«آهای آهای یکی بیاد یه شعر تازه تر بگه
برای گیس گلابتون از مرگ جادوگر بگه
از مرگ جادوگر پیر که از کتاب ها می اومد
نشسته بر منبر خون عاشقها رو گردن میزد»
مجالی نیست
تو خواهی مرد و ایران زنده خواهد شد
.
.
این شعر زیبا برگرفته از صفحه ی فیس بوک «نه، من مسلمان نیستم» هست و فکر میکنم شاعر توانای این اثر فوق العاده «نیما غریب» باشه، دستهایش رو میبوسم به خاطر سرودن این اثر که حرف دل همه ی ایرانیهای وطن پرسته
به امید مرگ جادوگرها و آزادی و آبادی ایران عزیز
3156
images