انتظار زنان این است که نابرابری در یافتن شغل از بین برود. شاغلان زن در ایران حدود یک پنجم شاغلان مرد هستند، حال آنکه اکنون زنان بیشتری به کار نیاز دارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بر اساس گزارش مرکز آمار درباره وضعیت اشتغال و بیکاری در پاییز ۹۸، بیکاری در ایران کاهش یافته است. با وجود این شاهد افزایش شمار زنان بیکار در ایران بودهایم. این در حالی است که وضعیت اشتغال زنان در ایران به خودی خود وضعیت مطلوبی نیست و در این زمینه نیاز به جهشی بلند داریم. دادههای آماری نشان میدهد مشارکت اقتصادی زنان در پاییز ۹۸ تنها ۱۷.۵ درصد بوده و نسبت به پاییز سال ۹۷، ۰.۰۴ درصد کمتر شده است. با وجود این نرخ بیکاری زنان ۱۷.۳ درصد برآورد شده و تعداد زنان بیکار در پاییز سال گذشته به نسبت پاییز سال ۹۷، ۵۱ هزار و ۱۳۰ نفر کمتر شده است. در شرایطی کمتر از چهار میلیون و ۵۰۰ هزار زن در ایران شغل پیدا کردهاند که تنها تعداد زنان سرپرست خانوار در ایران حدود سه میلیون و ۵۰۰ هزار نفر است. موانع زیادی وجود دارد که بهرغم نیاز، زنان نمیتوانند وارد بازار کار شوند. در شرایطی که رکود اقتصادی و مشکلات ناشی از بحرانهای متعدد در سال ۹۸ وضعیت معیشتی خانوادههای ایرانی را دچار مشکل کرده، آیا قرار است در برای زنان جویای کار بر همان پاشنه قبلی بچرخد؟
زنان چرا دنبال کار میگردند؟
بهرغم تغییرات اجتماعی و فرهنگی در ایران، همچنان بسیاری از افراد مردان را نان آور خانواده میدانند. این ذهنیت باعث میشود کار زنان در اولویت نباشد، اما برخی زنان یا چنین رویکردی را برنمیتابند یا اساسا امکان بیکار ماندن ندارند.
گزارش مربوط به پاییز ۹۸ نشان میدهد حدود چهار میلیون و ۵۰۰ هزار زن در ایران کار میکنند. سادهاندیشی است که بگوییم تعداد زنان شاغل در ایران همین تعداد است. شاید به همین اندازه زنانی هستند که در مشاغل غیررسمی فعالیت میکنند. دلیل این امر آن است که در حوزههای رسمی محدودیتهایی هست یا زنان تن به برخی محرومیتها میدهند تا بتوانند شغلی دست و پا کنند
در دهههای اخیر شاهد تغییر ملموس در جمعیت تحصیلکرده ایران بودهایم. دختران نه تنها به اندازه پسران به دانشگاه راه یافتهاند که در سالهایی شمار جمعیت دخترانی که به دانشگاهها وارد شدهاند، از شمار پسران پیشی گرفته است. به این ترتیب ما با میلیونها زن تحصیلکردهای مواجه هستیم که دنبال به کار گرفتن دانش و تخصص خود در بازار کار هستند. علاوه بر این، شمار زنان سرپرست خانوار در ایران در سالهای اخیر به دلایل مختلف افزایش یافته است. افزایش نرخ طلاق یکی از دلایل این امر است. در این شرایط زنان نیاز به کار دارند و بررسیها نشان میدهد اگرچه روی کاغذ همچنان این مردان هستند که درصد بالایی از جمعیت شاغل را به خود اختصاص دادهاند، اما به نسبت گذشته زنان بیشتری کار میکنند. این زنان ممکن است نتوانند موانع را رد کرده و در شمار شاغلان رسمی درآیند. این خود آسیبی جدی است، چراکه شغل غیررسمی در ایران برابر با محرومیت از بسیاری از حقوقی است که یک فرد شاغل باید دارا باشد.
روانه کردن زنان به بازار مشاغل غیررسمی
مهناز قدیرزاده (کارشناس روابط کار و فعال حقوق زنان) در گفتگو با ایلنا میگوید: اعداد و ارقام وضعیت را برای ما روشن میکند. کنار هم قرار دادن چند عدد و رقم به ما میگوید که وضعیت اشتغال زنان در ایران مناسب نیست.
او توضیح میدهد: نیمی از جمعیت کشور زنان هستند، اما مشارکت اقتصادی آنها کمتر از ۲۰ درصد و سهمشان از بازار کار کمتر از ۲۰ درصد است. این خود نشان میدهد که زنان جایگاه خود را پیدا نکردهاند. ممکن است عنوان شود زنان اساسا به دنبال شغل نیستند. این فاکتور، فاکتور مهمی است و در مورد درصدی از زنان وجود دارد، اما در سالهای اخیر به دلایل مختلف زنان بیشتری در جستوجوی کار بوده و کار پیدا نکردهاند. دلیل این مساله موانعی است که سر راه زنان در این زمینه وجود دارد، حال آنکه کار برای بسیاری از زنان نه یک امر تفننی که ضروری و حیاتی است.
این فعال حقوق زنان با اشاره به جمعیت زنان سرپرست خانوار، عنوان میکند: مسئولان میگویند حدود سه میلیون و ۵۰۰ هزار زن سرپرست خانوار در ایران داریم. عنوان این زنان خود مشخص کننده این است که آنها باید کار کنند تا اموراتشان بگذرد. اگر فقط قرار باشد زنان سرپرست خانوار کار کنند، آنها دو سوم فرصتهای شغلی موجود برای زنان را تصاحب میکنند. با این حال ما میدانیم که این فقط زنان سرپرست خانوار نیستند که کار میکنند.
او ادامه میدهد: در سالهای اخیر زنان زیادی سالها از عمر خود را صرف تحصیل در دانشگاهها کردهاند. این زنان توقع دارند در بازار کار فرصتی برای ارائه دانستههای خود بیابند و این توقعی کاملا منطقی است و عادلانه آن است که این افراد به نسبت مردان فرصت برابری برای کار کردن داشته باشند.
قدیرزاده با اشاره به تعداد زنان شاغل در ایران عنوان میکند: گزارش مربوط به پاییز ۹۸ نشان میدهد حدود چهار میلیون و ۵۰۰ هزار زن در ایران کار میکنند. سادهاندیشی است که بگوییم تعداد زنان شاغل در ایران همین تعداد است. شاید به همین اندازه زنانی هستند که در مشاغل غیررسمی فعالیت میکنند. دلیل این امر آن است که در حوزههای رسمی محدودیتهایی هست یا زنان تن به برخی محرومیتها میدهند تا بتوانند شغلی دست و پا کنند.
او ادامه میدهد: منظور از مشاغل غیررسمی مشاغلی است که در سامانههای مربوط به وزارت کار یا تامین اجتماعی ثبت نمیشوند. میدانیم که استخدام رسمی یک فرد برابر با پرداخت حق بیمه، مالیات و … است. از طرف دیگر یک فرد استخدام شده باید حداقل حقوق را حتما دریافت کند. در سالهای اخیر پدیدهای را شاهد هستیم که کارفرمایان وقتی میخواهند زنی را به استخدام در بیاورند به هر دلیلی عنوان میکنند که حقوقی کمتر از حداقل پرداخت خواهند کرد. موانع موجود بر سر راه اشتغال زنان باعث میشود روز به روز به تعداد زنانی که در مشاغل غیررسمی فعالند افزوده شود. شمار زنان دستفروش افزایش یافته و در مواردی شاهد بودهایم کار در خانه زنان بیشتر شده است. زنان زیادی هستند که محصولات خانگی تولید میکنند، اما فروشنده محصولاتشان شوهرانشان هستند. همه اینها را باید جزء زنان شاغل به حساب آورد.
نرخ بیکاری زنان ۱۷.۳ درصد برآورد شده و تعداد زنان بیکار در پاییز سال گذشته به نسبت پاییز سال ۹۷، ۵۱ هزار و ۱۳۰ نفر کمتر شده است. در شرایطی کمتر از چهار میلیون و ۵۰۰ هزار زن در ایران شغل پیدا کردهاند که تنها تعداد زنان سرپرست خانوار در ایران حدود سه میلیون و ۵۰۰ هزار نفر است
این کارشناس روابط کار تاکید میکند: برای عادلانه کردن بازار کار برای زنان نیاز به جهشی بزرگ داریم. امیدواریم سال ۹۹ گامهایی در این راستا برداشته شود و مشارکت اقتصادی و اشتغال زنان بهبود یابد. در این بین میتوان حتی طرحهایی در راستای تبعیض مثبت اقتصادی و شغلی برای زن به اجرا درآورد.
تبعیض مثبت به نفع زنان
در همه جای جهان زنان از نابرابری جنسیتی رنج میبرند. این نابرابری خود را در مشارکت پایین اقتصادی، سیاسی، شغلی و … نشان میدهد. در حوزه سیاسی برخی کشورها طرح تبعیض مثبت را اجرا کردهاند، به این معنا که با دادن امتیازاتی زمینه حضور بیشتر زنان در مناصب اجرایی و سیاسی را فراهم کردهاند. در سالهای گذشته بحث تبعیض مثبت در ایران هم مطرح بود، برای مثال عنوان میشد که درصدی از کرسیهای مجلس را برای زنان خالی نگه دارند. در حوزه اقتصادی و شغلی نیز میتوان تا زمان بهبود وضعیت زنان و برقراری برابری نسبی چنین تبعیضهایی را به وجود آورد. واقعیت این است که این رویکرد که کار کردن ویژه مرد است و خانهداری ویژه زن در حال کمرنگ شدن است. اکنون زنان بیشتری در جستوجوی کار هستند و فعالیت آنها ثابت کرده میتوانند به خوبی در زمینههای مختلف ایفای نقش کنند.