خبرگزاری هرانا – سهیلا حجاب، متهم سیاسی محبوس در بند زنان اوین نامهای سرگشاده تحت عنوان “آن قلم که از بیداد ننویسد قلم باد!” نوشته است. خانم حجاب در این نامه ضمن بررسی ابعاد حقوقی پیرامون ساقط کردن هواپیمای تهران کیف، توسط پدافند هوا فضای سپاه بر فراز آسمان تهران، به سیل اخیر در استان سیستان و بلوچستان و محرومیت مردم این استان نیز پرداخته است.
در نخستین ساعات روز چهارشنبه ۱۸ دی ماه ۹۸، پرواز شماره ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین با ۱۷۶ سرنشین، توسط پدافند هوایی ایران ساقط شد. از ساعات اولیه دلایل این سقوط مورد گمانهزنیهای برخی از کارشناسان قرار گرفت. همچنین تصاویر و ویدئوهایی از اصابت موشک به هواپیما در فضای مجازی منتشر شد.
پس از چند روز خودداری از بیان حقیقت و فرافکنی، سرانجام صبح شنبه ۲۱ دی ماه، ستاد کل نیروهای مسلح با انتشار اطلاعیهای این واقعه را تایید کرده و مدعی شد که هدف گیری هواپیمای مسافربری غیرعمدی و ناشی از خطای عامل انسانی بوده است.
سهیلا حجاب طی نامهای ضمن بررسی مسائل حقوقی پیرامون این موضوع، به سیل اخیر در استان سیستان و بلوچستان و محرومیت مردم این استان نیز پرداخته است.
خانم حجاب در بخشی از نامه مینویسد: “مطابق مقررات ایکائو ایران باید به شرکت بوئینگ در آمریکا و کشور فرانسه به عنوان سازنده موتور هواپیما و همچنین اوکراین به عنوان مالک هواپیما غرامت مادی و به خانوادهها جانباختگان از خلبان و خدمه پرواز تا مسافران مطابق قوانین حفاظت از جان مسافران خسارت مادی پرداخت نماید. مطابق ماده ۵۰۶ و ۵۲۶ قانون مجازات داخلی تمام مباشران در این زمینه مسئولیت دارند و بر مبنای مقررات و معاهدات بینالمللی به این موضوع رسیدگی شود. کتمان سه روزه واقعیت از مردم هم میتواند یک اقدام مجرمانه تلقی شود و اظهارات خلاف واقع مسئولان نیز ناظر بر عنصر مادی نشر اکاذیب و باید قبال تعقیب قضایی تلقی شود که این مسئله مصداق سوءاستفاده از اختیارات قانونی است”.
متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است در ادامه می آید:
“آن قلم که از بیداد ننویسد قلم باد!
“آن قلم که از بیداد ننویسد قلم باد!
پرواز را به خاطر بسپار، پرنده با شلیک سپاه پاسداران مردنی است، زنده یاد پدرم همیشه تاکید داشت وقتی عشق به ایران را مشق میکنی زیبا بنویس فرقی نمیکند قلم از ساقههای نیلوفر باشد یا از پر کبوتر. در زندان راه میرویم، آه میکشیم و سر در گریبان فرو برده از کنار هم رد میشویم. به ایران فکر میکنم مثل دردی در گلو مانده و کلام نمیآید. این روزها به ملاقات زندانیان سیاسی که میآیید یک دستمال سفید، پاکتی سیگار، فنجانی قهوه و تحملی طولانی بیاورید، احتمال گریستن بسیار است. درد و آلام جان باختگان تظاهرات آبان ماه، واژگونی اتوبوس، سقوط هواپیما، سیلاب سیستان و بلوچستان و هزاران فجایع جان کاهی که یکی پس از دیگری رخ میدهد و به مدد سیاستهای حاکمان بیکفایت و عدم استفاده از اقدامات پیشگیرانه علمی نخبگان و عدم استفاده از تجهیزات پیشرفته، هموطنان نجیب و صبور را سوگی بزرگ و اندوهی سترگ میبلعد، گرچه در این رخدادهای شکننده قلم از بیان حزن اندیشه باز میمانند. اما از دید تمام افرادی که علاقهمند به ترویج و حمایت حقوق بشر و حاکمیت قانون و برقراری عدالت هستند، به عنوان یک حقوقدان به بررسی موضوع سقوط هواپیما از دیدگاه حقوق بینالملل میپردازم و از آنجایی که هیچگاه شعله فروزان ناسیونالیسم ایرانی را در خود خاموش ندیدهام از منظر اخلاق و حس وطن دوستی به مشکلات هموطنانم در سیستان و بلوچستان گریزی میزنم و ابراز میدارم نگارنده در هر دو مورد اشاره دارد به ظلم و جور و ستم و بیکفایتی این حکومت که تمامی ندارد.
در واقعه سقوط هواپیمای بوئینگ مسافربری اوکراین بیش از هرچیزی این حقیقت تلخ برملا شد که ۱۴۷ ایرانی در آن هواپیما بودند که هرکدام به نوبه خود درجات علمی داشتند و به بیانی نخبه بودند. درباره سقوط هواپیما سوالات بسیاری وجود دارد من جمله وقتی هواپیمای غیرنظامی از فرودگاه پرواز میکند مسلما اجازه پرواز دریافت کرده و اطلاعات پرواز، مسیر و مقصد و نوع آن در سامانه درج میشود. چگونه ممکن است اطلاعات این سامانه با سامانه پدافند سپاه به اشتراک گذاشته نشده باشد و به گفته خود مسئولان در شب عملیات یک رینگ دیگر به سامانه پدافند کشور افزون شد. چطور است که هواپیمای مهاجمی از مرزهای کشور عبور کند و خود را به آسمان پایتخت برساند و فرمانده آن اپراتور که دستور شلیک را صادر نموده متوجه نشده باشد. تحلیل این مسئله از جهات قانونی و مقررات هوایی بینالمللی و اخلاقی مورد بحث است. کشور ما پیمان بینالمللی هواپیمایی کشوری به نام ایکائو را امضا نموده که در آن مسئولیت دولتها در قبال امنیت پروازهاست و مطابق ماده ۲۲ و ۲۶ ایکائو مسئولیت بررسی حادثه با کشوری است که حادثه در آن رخ داده و ضمانت اجرای آن بررسی کشور صالح با کشور مالک هواپیما با حضور بازرسان بینالمللی سازمان مذکور برای گزارش تحقیقات در خصوص علل موثر در سوانح هواپیمایی است، مطابق مقررات ایکائو ایران میبایست به شرکت بوئینگ در آمریکا و کشور فرانسه به عنوان سازنده موتور هواپیما و همچنین اوکراین به عنوان مالک هواپیما غرامت مادی و به خانوادهها جان باختگان از خلبان و خدمه پرواز تا مسافران مطابق قوانین حفاظت از جان مسافران خسارت مادی پرداخت نماید و مطابق ماده ۵۰۶ و ۵۲۶ قانون مجازات داخلی تمام مباشران در این زمینه مسئولیت دارند و بر مبنای مقررات و معاهدات بین المللی به این موضوع رسیدگی شود.
کتمان سه روزه واقعیت از مردم هم میتواند یک اقدام مجرمانه تلقی شود و اظهارات خلاف واقع مسئولان نیز ناظر بر عنصر مادی نشر اکاذیب و باید قبال تعقیب قضایی تلقی شود که این مسئله مصداق سوءاستفاده از اختیارات قانونی است.
اما سیستان و بلوچستان تنها یک استان مرزی نیست، سرزمین اسطورهها و تمدنهاست، دیار رستم، هامون، هیرمند، زابل، نیایشگاه باستانی کوه خواجه و آتشکدههایش، تفتان و شهر سوخته با بیش از پنج هزار سال تمدن ساحل درک آنجا که کویر به دریایی میپیوندد و تالابهایی که گویی فرشتگان به رنگ آمیزی آنها پرداختهاند؛ مردمانی از جنس آب و آیینه. آرام و بردبار، دخترانی از جنس رودابه، آئین رقص شمشیرشان پیام رسان صلح و آرامش و نیایش است. آوازه بندر چابهار تنها بندر اقیانوسی ایران که در کرانه دریای مکران و اقیانوس هند قرار دارد و از نظر موقعیت استراتژیک در منطقه و کشور حائز اهمیت است. اما نه طبیعت، نه سیاست و نه تاریخ با این دیار مهربان نبوده. کمبود مراکز بهداشتی، درمانی و آموزشی چه استعدادهایی که به دور از آموزش تباه شدند. توزیع ناعادلانه امکانات در ایران توانمندیهای این مردم صبور را به حاشیه کشاند و اینک سیل ویرانگری با بالا آوردن آب و از بین رفتن خانهها، زندگی اجباری مردم روی تپهها و بالای درختها را به ارمغان آورده.
این بیکفایتی حکومت است که علاوه بر اینکه احساسات عموم را جریحه دار کرده، سرمایههای ملی مردم که باید در بخشهای مختلف صرف رفاه آنان شود به یغما میرود. مردم ما تا کی بایست تاوان این حاکمان نالایق را به شکلها مختلف بدهند، مردم ما خوب میدانند که این حاکمیت شیطانی است، این حاکمیت اشغالگر است، این حاکمیت از ان ایران نبوده و نیست. برای همین از هر فرصتی استفاده میجویند تا فریاد حق خواهانه خود را به گوش جهانیان برسانند. سازندگان این دیوارها و زندانها اگرچه دست و پایم را در غل و زنجیر کردند و چشمانم را بستند. بدانند من نیز در این فریاد حق خواهی در امنیتیترین جای دنیا با مردم کشورم همصدا هستم. “حکومت ستمگر، ساقط باید گردد”.
هموطنان نازنینم، آن زمان که سیلاب صبحگاهی از قله بلندترین گوهها فرو میریزد با روشنی آفتاب با نیروی خرد برخیزید و با دیو ستم جانانه بستیزید. اگر صد ستمگر از دید و ددان با حیله و ترفند به قصد نابودی اتحاد ما کمین سازند. من و تو ما اگر گردند بنیادش براندازند. مطمئن باشید آزادی نزدیک است و نسلی این آزادی را رقم خواهد زد که تضعیف، تخریب و انتقام را از فرهنگ سیاسی خود حذف خواهند کرد و خود را از فرهنگ و واکنش سریع به خویشتنداری ارتقا خواهند داد و پس از رسیدن به قدرت فقط دوره محدودی برای تحقق کارهای بزرگ برای وطن در قدرت خواهند ماند.
سهیلا حجاب، ۲۳ دی ماه ۱۳۹۸، زندان اوین”.
در ارتباط با نویسنده این نامه گفتنی است، سهیلا حجاب، متولد ۱۳۶۹، متهم سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین در خردادماه امسال توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود. خانم حجاب مدتی پس از بازداشت به یکی از خانههای امن اطلاعات سپاه منتقل و سپس مجدداً به زندان اوین بازگردانده شد.
این شهروند پیشتر نیز در دیماه ۹۷ در شیراز بازداشت و به ۲ سال حبس محکوم شده بود. وی پس از ۵ ماه تحمل حبس در زندان عادل آباد شیراز با اعمال عفو از زندان آزاد شد. با این حال وی ۱۰ روز پس از آزادی مجدداً توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت شد.
دلیل بازداشت وی توسط این نهاد امنیتی “هواداری از یکی از سازمانهای مخالف نظام” عنوان شده است.