به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ امانالله قراییمقدم، روانشناس و جامعه شناس اجتماعی در خصوص پیامدهای طلاق برای زنان و آثار منفی آن در جامعه گفت: طلاق امری چند مرحلهای است که هر مرحله بحرانهای خاص خود را دارد؛ لذا پیامدها و آسیبهای آن نیز چند مرحلهای است. البته طلاق بیشترین تاثیر را روی زنان میگذارد.
او ادامه داد: معمولاً در مراحل پیش از طلاق یک دسته تصورات مثبت نسبت به شرایط بعد از طلاق وجود دارد که عموماً با توجه به بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه و نیز پیامدهای مختلفی که طلاق بر زندگی فردی و اجتماعی خواهد داشت، تحقق پیدا نمی کند چراکه فرهنگ و جنسیت در پیامدهای پس از طلاق، نقش مهمی دارد.
قراییمقدم با بیان اینکه بخش عمدهای از پیامدهای طلاق در خصوص زنان، منوط به فضای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه بوده و به واقعیتهای اجتماعی یک جامعه مربوط است، عنوان کرد: پس از طلاق فرد مجبور است که به تنهایی مسیر سخت و پرالتهاب پس از طلاق را طی کند، اگر چه تمام افرادی که طلاق را تجربه میکنند، با معضلات فردی و اجتماعی متعددی مواجه هستند، اما با توجه به مختصات فرهنگی جامعه ایران، زنان مطلقه پیامدهای نامطلوبتری را تجربه میکنند. بهطور کلی پیامدهای طلاق در سه دسته پیامدهای اجتماعی، پیامدهای اقتصادی و پیامدهای روان شناختی خلاصه میشود که زنان از این پیامدها به طور مستقیم و غیرمستقیم آسیب خواهند دید.
این روانشناس به درگیریهای زنان بر سر حضانت فرزند اشاره کرد و گفت: پیامدهای بیشتری با خود به همراه خواهد داشت. بسیاری از مردان در فرآیند طلاق از کودک به عنوان وسیله انتقام جویی، فشار و آزار طرف مقابل استفاده میکنند و زنان به دلیل قدرت پائینتر، از این موضوع آسیب بیشتری خواهند دید.
او ادامه داد: بدبینی و انزوای اجتماعی، احساس تنهایی، عدم امنیت در کنار دیگران، بیپناهی و ناامنی عاطفی، از ویژگیهای زنان پس از جدا شدن است. به ویژه قضاوتهای تنگ نظرانه و بدبینانه دیگران باعث احساس ناامنی از حضور در جمع و به حاشیه راندن زنان میشود.
قراییمقدم با بیان اینکه طلاق عموماً با یک بحران عاطفی شروع میشود و البته این بحران پس از طلاق افزایش پیدا میکند، توضیح داد: این موضوع در بین زنان ابعاد حادتر و پیچیدهتری پیدا میکند و مدت زمان زیادی هم طول میکشد تا فرد به زندگی عادی خود برگردد.
این جامعهشناس در پایان گفت: نخستین پیامدی که زن پس از طلاق تجربه میکند، از دست دادن پایههای هویت و منزلت اجتماعی است. به ویژه موقعیت یک زن مطلقه در ذهن دیگران و در فرهنگ ایران، عموماً با تزلزل و نوعی تردید روبه روست. حتی اگر زن دارای تحصیلات، موقعیت اجتماعی و غیره باشد. بنابراین به نظر میرسد دچار نوعی فقر فرهنگی هستیم که در موضوع طلاق زنان در سطح جامعه بازتاب بیشتری دارد.