نیروی دیگر در تلاش تصرف دستاوردهای مبارزاتی کارگران و زحمتکشان به کیسه اصلاح طلبان است. این نیروها را دانشجویان با اعتراضاتشان بخوبی افشا کرده اند. در این میان رسانه هایی همانند بی بی سی فارسی در جلد حقیقی خود فرو رفتند و در گرماگرم مبارزات ابانماه یا با همکاران اتاق بغلی خودشان مصاحبه میکردند یا دست اصلاح طلبان شناخته شده را میبوسیدند. دیگر از عناصر رادیکال چپ که برای بزک کردن چهره بی بی سی فارسی دعوت میشد, دعوتی نشد! پیش از این هم نوشته بودم که این رسانه در بزنگاه های سیاسی در لاک واقعی خود فرو میرود.
***
چهل سال سرکوب و وحشیگری جمهوری اسلامی را همگان بیاد دارند. هر چه خواستند و توانستند با این مردم محروم و سرکوب شده کردند. کشتند. غارت و اختلاس کردند. ویران کردند. مغز ها و نخبه ها که سرمایه هر ملتی هستند بقتل رساندند یا فراری دادند. منابع ملی و مالی را چنان شخم زدند که بسختی از آنها میتوان یاد برد.هر اعتراضی را با زندان و شکنجه و دیرک اعدام پاسخ دادند. معترضان را با گلوله داغ تک تیراندازانشان مواجه ساختند و حتی به هواپیمای مسافربری نیز ترحمی نکردند.
بیش از دویست میلیون دلار خرج تبلیغاتی پس از کشته شدن قاسم سلیمانی کردند و آنهم در شرایطی که کشور اسلام زده و تحریم زده بود. همه و همه در این راستا که آبرو و مشروعیت از دست رفته و نداشته خود را در انظار جهانیان رنگ آمیزی کنند و انتخابات پیش رو را برگزار کنند. امروزه اما ورق برگشته است. ترس مردم و جوانان و دانشجویان پر افتخارمان دیگر ریخته است. هنوز سه روز از مراسم تشییع جنازه آن ابر تروریست و قاتل سپری نشده بود که بسرعت شاهد اعتراضات خیابانی و سراسری دانشجویان و جوانان که 4 روز ادامه داشت, بودیم.
ویژگی مختصات سیاسی اجتماعی کنونی در این است که وقایع اعتراضی کماکان ادامه دارند و بر صفوف و گستره این اعتراضات در نقاط عطف خود افزوده میشود. چنانچه این روند ادامه یابد میتوان بسرعت شاهد تحولی در گفتمان توازن قوا بود. هر یک از این وقایع بشدت سیاسی که راس و کل حاکمیت جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است گامی تعرضی بلند برای کوبیدن میخی دیگر بر تابوت فرسوده استبداد اسلامی حاکم خواهد بود. از سوی دیگر حضور گسترده دختران و زنان قهرمان کشورمان در تجمعات و تظاهرات باز هم نشانی از فراگیر شدن اعتراضات است. چنانچه برسم همیشگی حاکمان اساس را بر سانسور و پوشاندن صدای اعتراضات بودند اما پس از وقایع دیماه 96 و سپس ابانماه 98 دیگر امکان اختفای اعتراضات داخل از آنها گرفته شده است. هر چند اختلالی در سیستم اینترنتی کشور ایجاد کنند. اختلالی که در واقع خود زنی اقتصادی خود رژیم است
اکنون زمان آن فرا رسیده است که اعتصابات عمومی نیز چاشنی اعتراضات خیابانی شود و بساط حکومت این پلیدان نیز برچیده شود. تمایل عمومی به همبستگی امروز چه در داخل و چه در خارج کشور نشان از اوضاعی دیگر است. اوضاعی که با گذشته و تاریخچه مبارزات مردم کشورمان تفاوت دارد. پائین کشیدن تصاویر قاسم سلیمانی پس از تشییع او نمایانگر شبح نیرویی عظیم از جوانان و مردم بیدار کشورمان است. اما در همین روزها و در پیچاپیچ وقایع سیاسی و اجتماعی مردم کشورمان و در پیشاپیش آنها دانشجویان و عناصر اگاه با شعارهایشان نشان دادند که خطر در کمین را بخوبی می شناسند. برای نیل به انقلابی اجتماعی و حقیقی بایستی که از عوامل انحراف این اعتراضات جلوگیری کرد.
از جمله انها نیرویی است که همه مصائب را به شخص خامنه ای منتصب میکند تا سر بزنگاه کل رژیم را نجات دهد. آنها خواهان حذف کلیت رژیم نیستند و تلاش شان باقی نهادن نظام حاکم است با چهره هایی دیگر در راس آن.
نیروی دیگر در تلاش تصرف دستاوردهای مبارزاتی کارگران و زحمتکشان به کیسه اصلاح طلبان است. این نیروها را دانشجویان با اعتراضاتشان بخوبی افشا کرده اند. در این میان رسانه هایی همانند بی بی سی فارسی در جلد حقیقی خود فرو رفتند و در گرماگرم مبارزات ابانماه یا با همکاران اتاق بغلی خودشان مصاحبه میکردند یا دست اصلاح طلبان شناخته شده را میبوسیدند. دیگر از عناصر رادیکالی چپ که برای بزک کردن چهره بی بی سی فارسی دعوت میشد, دعوتی نشد! پیش از این هم نوشته بودم که این رسانه در بزنگاه های سیاسی در لاک واقعی خود فرو میرود.
نیروی سوم که سرمایه های هنگفت خانواده سلطنتی همراه جواهرات سلطنتی را با خود به خارج از کشور منتقل کردند امروزه و بخشا هزینه تبلیغات گسترده و سراسری بسود همان خانواده را جهت بازگشت غرورآفرین! تامین میکنند که صد البته مسئولین و رهبران ساواک جهنمی خود را نیز از قبل تهیه دیده اند.این طیف که همراه شبکه من و تو از آغاز با برنامه تونل زمان و یواش یواش به تبلیغ موردی از سلطنت میپرداخت امروزه پر شتاب بعنوان بازوی تبلیغاتی سطلنت مشغول بکار است. این رسانه نیز امروزه از عناصر رادیکال دعوتی نمیکند و آنها را بی بلندگو گذاشته است. حوادث چند روز گذشته و بویژه اعتراضات دانشجویان که با شعارهای آگاهانه ای همراه بود نشان بلوغ جنبش دانشجویی و شناخت عمیق از نیروهایی است که پشت در خوابیده اند. میتوان امیدوار بود که با تعمیق و توده ای و سراسری کردن این شعارها میتوان اردوی کار ازادی, نان, شادی, رفاه و آبادی را به سرانجامی موفقیت امیز رساند.